من در کوچه باغ کتاب...

دنیاییست ها، دنیای کتاب!

من در کوچه باغ کتاب...

دنیاییست ها، دنیای کتاب!

من در کوچه باغ کتاب...

"به گمانم یکی از بدترین
و پر خسارت ترین تنبلی ها،
تنبلی در مطالعه ی کتاب است..."
.
.
.
آقا اجازه؟!
به گمان ما هم همین طور!

یک عاشقانه ی آرام2...

سه شنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۲، ۱۲:۵۲ ب.ظ

+و یاد..."یاد انسان را بیمار می کند." و خادم درمانده ی گذشته ها ، نه مسافر همیشه مسافر بودن...

+هیچ تعهدی، جز به وجدانت مسپار...


+اگر عشق از کنش های روزمره و دهش و گیرش های زندگی معمولی جدا شود، بی شک، "نان، نیروی شگفت رسالت را مغلوب خواهد کرد"نباید نباید نباید بگذاریم که دوست داشتن سر سختانه و استوار و با معنی به چیزی صرفا احساسی تبدیل شود

.

+و هرگز به چنین برداشتی از کتاب نیندیشیده ام...دیواری میان انسان و واقعیت!تو زندی را خوانده ای، لمس نکرده ای، تو تنها زندگی را ورق زده ای و بر آن حاشیه نوشته ای...


+عاشق تکدی نمی کند....عاشق حقارت روح را تحمل نمی کند....عاشق تن به اعتباد نمی دهد...عاشق سرشاراست از سلامت روح و ایمان...عاشق زمزمه می کند، فریاد نمی کشد...


+ عاشق روزها و شبهای هفته و ماه و سال را به حال خویش رها نمی کند...عاشق شبیه نمی سازد...

عاشق دمادم چیزی را نو می کند، چیزی حتی بسیار بسیار کوچک را...


+عشق اوج خواستن است، خواستن، اوج اقتدار اراده...عادت باز داشت کار کرد اندیشه است. هرگز چیزی به اندازه ی عادت نفرت انگیز نبوده است. مارکس را اگر گهگاه محترم داشته ام بیزارم از این که گفته است"روزی خواهد رسید که انسان همه ی کارهایش را به عادت خواهد کرد" خودکارانه زیستن پایان انسانی زیستن است.

عادت هر روز صبح زود بر خواستن، درست سر ساعت سر دقیقه سلامی به عادت نه از راه ارادت، چای به عادت

به جای پس انداز کردن حرف های قدیمی، حرف های نو تدارک ببین!


 +بعضی ها را دیده ام که از وقت کم شکایت می کنند، انها می گویند: حیف که نمی رسیم، گرفتاریم. وقت نداریم، عقبیم..."اینها واقعا بیمار خیال بافی های کاهلانه ی خود هستند. وقت علی الاصول بسیار بیش از نیاز انسان است.کا وقت بی مصرف مانده ی بوی نا گرفته ی بسیاری در کیسه های مان داریم. وقتی که تباه می کنیم، می سوزانیم، به بطالت می گذرانیم....

بسیاری از ما می توانییم،پنج برابر ، ده برابر ، یا بیش برابر آنچه کار می کنیم، کار کنیم، یاد بگیریم، بیافرینیم، تغییر دهیم. انسان شهری عجیب در بیکارگی و بطالت فرو رفته است...


 

  • ریحان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی