من در کوچه باغ کتاب...

دنیاییست ها، دنیای کتاب!

من در کوچه باغ کتاب...

دنیاییست ها، دنیای کتاب!

من در کوچه باغ کتاب...

"به گمانم یکی از بدترین
و پر خسارت ترین تنبلی ها،
تنبلی در مطالعه ی کتاب است..."
.
.
.
آقا اجازه؟!
به گمان ما هم همین طور!

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «علامه جعفری» ثبت شده است

۲۰
دی

زندگی بررسی نشده ارزش زیستن ندارد...(سقراط)

سوال از فلسفه و هدف حیات برای دو گروه مطرح نخواهد شد:

1. انان که قدرت تجرید حیات خویشتن را ندارند و نمی توانند آن پدیده رابری خود مطرح کنند و جواب آن را بجویند، مثل یک ماهیگیر معمولی که حیات برای او جز کارهای مربوط به ماهیگیری نیست.

2. اشخاص رشد یافته ای که حیات را به عنوان جزئی از مجموع هستی که در یک آهنگ کلی شرکت کرده است تلقی می کنند و هر چیزی ولو پست ترین پدیدیه ی ا ز حیات برای آنان جزئی از همان آهنگ است که هدف نامیده می شود لذا دائما یک نشاط روانی سراسر وجود انان را گرفته است و به قول سعدی:

به جهان خرم از انم که جهان خرم از اوست     عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست...

                                                                                                         (فلسفه و هدف زندگی.علامه جعفری)

۲۰
دی

از چه زمانی پرسش از هدف زندگی مطرح شده؟

پاسخ های داده شده به این سوال در قالب پوچ گرایی...مختصات روانی انسان های پوچ گرا

هدف چیست؟

زندگی چیست؟

انواع انگیزه های پرسش از زندگی:

1.زمینه ی منفی حیات

2. زمینه ی مثبت حیات

3.زمینه های عارضی و ثانوی حیات

4.زمینه ی بی طرف

۲۰
دی

پرسش از فلسفه و هدف حیات تازگی ندارد و به قدمت تاریخ هشیاری آدمیان است.

در گذر گاه تاریخ هر فرد هوشیاری که در پهنه ی تلاقی خطوط ماده و حیات برای کمترین لحظات توانسته است خودش را از غوطه ور شدن در شادی و اندوه و کشش های ضروری حیات بالاتر بکشد . حیات را بر خود بر نهد فورا سوال از هدف و فلسفه ی حیات برای او مطرح شده است.

پاسخ هایی که در دوران های قدیم به این سوال داده می شده متین و باشکوه و موقرانه بازگو می گشت، زیرا جهان هستی برای آنان عظمت و شکوه و جلالی داشت که انان را وادار به احتیاط در بحث می نمود.

در صورتی که در دوران های اخیر به علت باز شدن برخی از رموز طبیعت و پیشرفت های چشمگیر یا به عبارت شایسته تر به جهت گسترش روابط انسان باطبیعت، به غلط چنین گمان رفته است که هستی دارای ان ابهت وعظمت نیست.لذا سوال مزبور با این که جدی است سبک تر و بی اهمیت تر مطرح می گردد و متقابلا پاسخ هایی نیز که به آن داده می شود عامیانه تر است و از دیدگاه های محدودتری ناشی می شود. گویی مرم دوران ما در صدد بر آمده اند که فلسفه و هدف حیات را مانند فلسفه و هدف آب خوردن در هنگام تشنگی بفهمند.

                                                                                                     (فلسفه و هدف زندگی.علامه جعفری)

۲۰
دی

...وشاید نقص دانش ما نسبت به زندگی معمولی ٬معلول اختلاط بازیگری و تماشاگری ماست

که معرفت ما را درباره ی حیات معمولی٬ متزلزل و بی پایه می گذارد.

دنیا چو حباب است٬ ولیکن چه حباب؟     نی بر سرِ آب٬ بلکه بر روی سراب...

آن هم چه سرابی٬ که ببینند به خواب      آن خواب٬ چه خواب؟ خوابِ بد مستِ خراب...

این حباب کالبد تن برای هشیاران و هدف یافتگان٬ آن قدر ها هم ارزش ندارد که

پس از انقراض دوران هیجانات غرایز طبیعی٬ معشوقش قرار دهند و وسجده اش کنند٬

به قول مولانا:

ما را به میزبانی صیاد الفتی است٬      ورنه به نیم ناله٬ قفس می توان شکست!

 بی نواترین انسان کسی است که "منِ انسانی" او فریاد بزند و از فلسفه ی هدف حیاتش

بپرسد و آن انسان٬ همان حیات طبیعی و شئونات آن را به عنوان هدف نشانش بدهد!

                                                                    (فلسفه و هدف زندگی. علامه جعفری)