من در کوچه باغ کتاب...

دنیاییست ها، دنیای کتاب!

من در کوچه باغ کتاب...

دنیاییست ها، دنیای کتاب!

من در کوچه باغ کتاب...

"به گمانم یکی از بدترین
و پر خسارت ترین تنبلی ها،
تنبلی در مطالعه ی کتاب است..."
.
.
.
آقا اجازه؟!
به گمان ما هم همین طور!

مردی در تبعید ابدی 4

دوشنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۲۳ ق.ظ
_ محمد! سحر که به نماز می ایستی، گهگاه صدایت _ گرچه خوش است _ بیش از اندازه بلند می شود. نمازت را اگر برای خدا می خوانی، بدان که او بی صدا نیز می شنود، و اگر برای همسایگان می خوانی، بدان که از نظر عقلای ایشان، بانگت را هر چه بلند تر کنی، کوته بین تری. عبادت کاریست که انسان در خلوت می کند ، و به زمزمه یا در دل، نه به فریاد...
_ از این که ارشادم می کنی، سپاس می گذرام پدر ؛ اما رخصت بده نکته ای را هم شاگردت به استاد بیاموزد:
سحر که به نماز ایستاده بودی، صدایت را هیچ نشنیدم. نمازت را با صدای بلند بخوان پدر؛ آن قدر بلند که مجاز است و مقبول_ با خلوص اما بلند و خوش آهنگ و دلنشین، تا همسایگان صدایت را بشنوند. اعتقاد، جهان را آباد خواهد کرد. و صدای رسای مرد معتقد، صدای اعتقاد است، نه عربده ی ریا،
و اگر حق بود که جملگی عبادات در خلوت و خاموشی انجام گیرد و به زمزمه یا در دل، اذان را بر بلندای مناره ها نمی گفتند _ با صوتِ بلندِ دلنشین پرطنین _

پدر! آموزگاری دارم که می گوید: " آنگاه که با خداوندِ دو عالم و همه ی عالمیان سخن میگویی، با صدای بلند بگو، و آن گاه که با خدای خویش راز و نیاز می کنی، با چنان صدای بی صدایی بگو که اگر روح می گوید، جسم نشنود. فرق است میان سخن گفتن با خداوند دو عالم و خداوند دل.

  • ریحان

نادر ابراهیمی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی